کتاب صوتی ثروتمندترین مرد بابل اثر جورج سمیوئل کلاسون، با شیوهای متفاوت به شما میآموزد که چگونه دارایی و اموالتان را افزایش دهید.
کتاب صوتی ثروتمندترین مرد بابل (The richest man in Babylon) شامل مجموعهای از داستانهای واقعی است که در آنها علل مشکلات مالی مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهای عملی نیز برای آنها ارائه شده است. دارای اهمیت خاصی است. در واقع هدف این کتاب ایجاد بینشی است تا علاقمندان به موفقیت مالی به کمک آن ثروتمند شده، از ثروت خود نگهداری کرده و از درآمد حاصل از آن، ثروت بیشتری بدست آورند.
در برابر شما، آینده مانند راهی که به فواصل دور میرسد، گسترده شده است. راهی که در میان آن آرزوهایی است که دوست دارید به آنها دست یابید. تصمیماتی که باعث شعف شما میشود و خواستههایی که دوست دارید آنها را تجربه کنید. برای اینکه به آرزوها و خواستههای خودتان دست یابید، باید بتوانید از پولتان به بهترین شکل استفاده کنید. از اصولی که این کتاب به شما آموزش میدهد پیروی کنید. اجازه دهید که این اصول دارایی شما را افزایش دهند و به زندگی شاد و راحتی که بعد از آن خواهید داشت دست پیدا کنید. این اصول مثل قانون جاذبه، جهانی و در همهجا یکسان هستند. شاید همانطور که برای سایرین هم مفید بودند، برای شما هم مفید باشند و باعث دستیابی شما به دارایی بیشتر، حساب بانکی مملو از پول و روند مالی مناسب در زندگی شوند.
جورج ساموئل کلاسون (George Samuel Clason) نویسنده آمریکایی متولد لوئیزیانا بوده و دارای دو کمپانی به نامهای کمپانی نقشه کلاسون و شرکت انتشارات کلاسون بوده و در خلال جنگهای آمریکا با اسپانیاییها وارد ارتش شده است. کمپانی نقشه کلاسون نخستین ناشر کتاب نقشه راهها در ایالات متحده آمریکا است. او در طول حیات خود دو بار ازدواج کرد. وی در کالیفرنیا درگذشت.
این کتاب در سراسر جهان میلیونها نفر مخاطب دارد و بسیاری از آنها با به کار بستن مثالهای کتاب ثروتمند ترین مرد بابل به ثروت رسیدهاند. چرا که میتوان زندگی و قواعد آن در شهر باستانی بابل را تا حد زیادی با زندگی در دنیای قرن 21؛ از لحاظ اقتصادی مشابه دانست.
مطالعه روشهایی که به ما یاد میدهند چطور پول مان را ذخیره کنیم و به ثروتهای کلان شخصی برسیم، برای هرکسی که میخواهد کسب وکار خود را راهاندازی کند و به موفقیتهای شگفتآور برسد، واجب است. برایان تریسی ، در کتاب 21 قانون شکست ناپذیر پول دقیقا روی همین مساله متمرکز شده است. برایان نه تنها خود را از فقر به ثروت رساند بلکه به هزاران مرد و زن دیگر که با هیچ شروع کردهاند، نشان داده که چطور به استقلال مالی برسند.
هر یک از این قوانینی که در کتاب 21 روش عالی قانون شکست ناپذیر پول قرار است یاد بگیرید میتواند زندگیتان را تغییر دهد. مثل همیشه مهمترین عامل موفقیت برای شما عمل کردن است. وظیفهی شما این است که این اصول و استراتژیها را یاد بگیرید و سپس مدام آنها را در زندگیتان به کار برید تا نتیجهای مشابه صدها، هزاران و حتی میلیونها مرد و زنی که قبل از شما به آن رسیدهاند، بگیرید. در آخر این کتاب برایان پیشنهاد ویژهای را به شما خواهد کرد که خیلی سریع شما را در جادهی متعالی به سمت استقلال مالی و ثروت شخصی قرار خواهد داد.
به نظر من بدهی میتواند خوب باشد به شرطی که بدانیم از آن بهره ببریم.
در ابتدای بحث لازم میدانم که توضیح دهم که به نظر آقای رابرت کیوساکی نویسنده کتاب پدر پولدار و پدر بیپول، بدهی به دو شکل هست. بدهی خوب و بدهی بد.
بدهی خوب بدهیای است که
برای شما ایجاد منفعت مینماید.
جریان درآمدی ایجاد مینماید.
به دارایی شما اضافه میکند.
برای شما سودآوری دارد.
پس به توسعه بدهی خوب بپردازید!!!
بدهی بد بدهیای میباشد که
برای شما ایجاد هزینه مینماید.
در بلندمدت ضرر و زیان برای شما به بار میآورد.
پول از جیب شما خارج میکند.
پس به سرعت هر چه تمامتر به تسویه بدهی بد بپردازید.
اجازه بدهید با مثالی توضیحم را کامل کنم. شما وامی دریافت نمودهاید تا در سرمایهگذاری استفاده نمایید. شما سالیانه سودی معادل ۲۸ درصد میپردازید. درحالیکه میتوانید از سرمایهگذاری خود سالیانه ۴۸ درصد سود به دست آورید. پس این یک بدهی خوب است. تا میتوانید از این قبیل بدهیها داشته باشید.
اما اگر شما در قبال وامی که دریافت نمودهاید، نمیتوانید سود مناسب به دست آورید یا وام را برای مسافرت رفتن دریافت نمودهاید، این یک بدهی بد است که میبایست سریع به تسویه آن اقدام نمایید.
در بالا دو مثال ساده آوردم و در ادامه چند مثال عمومی را بیان میکنم.
افرادی را مشاهده مینمایم که به اطرافیان خود بدهکار هستند و برای پرداخت این بدهیها هیچ اقدام مثبتی نمینمایند، تا اینکه تعداد این بدهی زیاد میشود و موجب بروز دردسر میشود. به آبرو و شخصیت این افراد زیان وارد مینماید. اعتبارشان را زیر سؤال میبرد.
افرادی را میبینم که در کسبوکار خود بدهیهای گوناگونی دارند. برخی از این بدهیها بسیار ناچیز و اندک میباشند. یا برخی از این بدهیها موجب زیر سؤال رفتن اعتبار این افراد است ولی بازهم به پرداخت بدهی رغبت کافی ندارند. و هیچ برنامهای برای تسویه این بدهیها ندارند.
حقوقبگیرانی را مشاهده مینمایم بااینکه هر ماه سروقت حقوق و مزایا دریافت مینمایند ولی بازهم قادر به پرداخت بدهیهای معوقه خود نیستند. در صورتی که میدانند که به بدهیهای گذشته بیشتر از قبل اضافه میشود ولی بازهم برنامهای برای تسویه با بدهکاران ندارند.
به نظر شما چرا عدهای برای پرداخت بدهیهای خود اقدام نمینمایند؟
چرا عدهای با وجود درآمد مناسب، تلاشی برای پایان دادن به بدهکاری انجام نمیدهند؟